?-ترکه جونش به لبش می رسه.....تف میکنه میمیره!!!!
?-ترکه بعد از عید فطر بچه دار میشه اسم بچشو می زاره پسفطرت!!!!!!!
-غضنفر می ره امتحان راهنمایی و رانندگی بده، ازش می پرسن؟ یه نیسان، یه اتوبوس، یه ماشین آتش نشانی و یه دوچرخه، کدوم اول باید بره؟
غضنفر می گه: نیسان باید اول بره، بهش می گن: بیشتر فکر کن، ماشین آتش نشانی در حال ماموریته، می گه: خب نیسان اول باید بره،
بهش می گن: بازم فکر کن، غضنفر خیلی فکر می کنه، بعد می گه: اول ماشین آتش نشانی، بعد اتوبوس وبعد دوچرخه. می پرسن؟ پس نیسان چی شد؟ می گه: کجایی بابا، نیسانه گازشو گرفت و اول رفت.........
?-ترکه می ره لیسانس می گیره تا خودشو
جای لره جا بزنه.
?-دو تا بلوچه میرن تهران یک فولکس قورباغه ای می خرن، برمی گردن طرف بلوچستان. نزدیکای زاهدان یهو فولکسه خاموش می شه، هرکار می کنن دیگه روشن نمی شه. یکیشون برمی گرده به اون یکی می گه: اوره یاسروک، برو نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده. یاسروک میره درِ کاپوتو باز می کنه، یک نگاه می کنه با تعجب می گه: اوره کَریموک! بیا که ماشین موتور انداخته! خلاصه اولی پیاده می شه میاد یک نگاه می ندازه، می گه: برو از صندوق عقب ابزار بیار، خودم درستش می کنم! خلاصه یاسروک می ره درِ صندوق عقب رو وا می کنه، یهو داد می زنه: اوره کریموک! بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم!
?-قوچعلی میره سربازی بعد از دو سال کارت پایان خدمت رو میدن,
بهش نگاه میکنه میگه:
من که از اینا دو تا تو خونه دارم!!!!
یه ترکه میره کلیسا به کشیش میگه من میخوام از مسلمان بودن دست بکشم بعد بشم مسیحی کشیش میگه این که کاری نداره من برق هارو خاموش میکنم هر چی گفتم تکرار کن همه رو بهش میگه و تمام میشه همین که لامپ رو روشن میکنه ترکه میگه: الهم صل علی محمد وال محمد
ترکه تو دستشویی خوابش میبره تابیدار میشه تعجب میکنه میگه:من کیم؟ اینجا کجاست ؟کی منو ریده؟؟؟
یه روز ترکه یه پلیس میکشه بعد زنگ میزنه 110 میگه حالا شدین 109 تا
ترکه دونده بوده دوپینگ میکنه بعد واسه اینکه کسی نفهمه خودشو آخر میکنه
ترکه صبح از خواب بلند میشه میبینه هوا خیلی خوبه . زنگ میزنه هواشناسی تشکر می کنه
ترکه بچش بعد از عید فطر به دنیا میاد، اسمشو میگذاره: پسفطرت
ترکه با هواپیما میاد تهران، تو فرودگاه به رفیقش میگه: اگه میدونستم اینقدر نزدیکه با ماشین میومدم
به یک ترکه میگن جواب خون این همه شهید کی باید بده میگه: آزمایشگاه
ترکه برف پاکن ماشینش رو میزنه ، هیپنوتیزم میشه
ترکه میره نماز جمعه ، جو میگیرش ، موج مکزیکی میاد
ترکه میخواسته خودکشی کنه با یه ظرف غذا میره روی ریل میخوابه . بهش میگن تو اگه میخوای خودکشی کنی دیگه واسه چی غذا برمیداری ؟ میگه اومدیم و قطار یه هفته دیگه امد
به یه ترکه میگن تلخ ترین خاطره ای که داری چیه ؟ میگه وقتی داشتیم جنازه یه بچه بمی رو خاک میکردیم همش میگفت عمو جان به خدا من زنده ام
قیامت میشه بعد همه آدما میان . خدا میگه هرکی دروغ بگه میترکه . یه نفر میاد میگه من آدمه خوبیم بعد میترکه . بعدی میگه منم آدم خوبیم میترکه تا نوبت به ترکه میرسه , تا میگه من آدمه..... میترکه
یه لره میره پیش خدا میگه چکار کنیم که واسه ? ما هم جک بسازن ؟ خدا بهش میگه برو یه کار عجیب بکن . فرداش لره یه قلاب ماهی گیری بر میداره میره میشینه توی کویر , یهو میبینه ترکه با قایق موتوری از جلوش رد میشه